طنز

دو سه روز پیش یکی از عناصر دو پهلو، سینه پهلو کرد و به یکی از سران فتنه نامه ای نوشت و از آنجا که جواب های، هوی است، مهندس هم به این عنصر چیز جوابی داد که اشتباهی به دفتر «خبرگزاری چیزنا» ارسال شد. آنچه در زیر می خوانید متن نامه مهندس خطاب به آقای علی است؛

انا لله و انا علیه الراجع به اون
با سلامت خدمت آقای دوپهلو. مرقومه واصل شد. این روزها عده ای ما را با ابوموسی اشعری مقایسه می کنند و یک عده دیگر با «خوارج خداجو» اما دم تو گرم که ما را نشاندی در جایگاه حق. تو تا الان کجا بودی؟ همین طور ادامه بدی، یک چیزی به حسابت واریز می کنم. البته کاش می گفتی در چه مواردی حق با من است. من خودم در این مورد به چیز چیز افتاده ام. مصادیق این حق را در نامه بعدی ات برایم بفرست که ما هم از حقوق خودمان ملتفت شویم. دهه فجر سال بعد قصد دارم تو را همراه خودم و چند تا از این آشوبگران خداجو بفرستم فضا. با چی؟ با کاوشگر چهار!! بالاخره ما هم موجود زنده هستیم و «فضا» هم برای همه ایرانیان است. اگر مشکلی پیش نیاید در چیز یعنی در کهکشان راه شیری می خواهم یک حزب درست کنم؛ تو را هم بکنم دبیر کل آن. حالی بکنیها! در کف خیابان و فضای سایبر و عرصه چیز که نشد این نظام را ساقط کنیم، شاید در «فضا» موفق شدیم. خودمانیم؛ اپوزیسیون شدن در کهکشان راه شیری هم برای خودش چیز جالبی می شود.
من می شوم «فضا نورد خداجو»، برای تو هم یک لقب درست می کنیم؛ مثلاً «معلق در فضای خداجو»! حسن مبارزه با رژیم در فضا، این است که دست دستگاه قضا، دیگر به آدم نمی رسد و قوه قضائیه باید در میان سیارات کهکشان راه شیری دنبال ما بگردد. حالا نگرد کی بگرد!
آهان، یک نکته دیگر. گفته بودی، ما چند وقتی سکوت کنیم. عرض کنم خدمت شما که برای ما، آمریکا تعیین تکلیف می کند و فعلاً سکوت در دستور کار نیست. عجالتاً شما هم، به همان روش دو پهلو موضع بگیری بهتر است. مشتی! در نامه ات کل حق را دادی به من که! یحتمل تو بیشتر از خودم، من را محق می دانی. اگر مثل سابق، یکی به نعل و یکی به میخ بزنی و اینطور سیخکی از ما دفاع نکنی، بهتر است. برای خودت هم بهتره!
آهان! در راه فضا، کتاب «اصول سفسطه و روش پلورالیسم» را هم با خودت بیاور. تا کره مریخ، راه زیاد است و حوصله ات بین راه سر می رود